تمام قندهای دلم را آب کردم برای تو


تویی که چاییت را همیشه تلخ میخوردی...!


برچسب‌ها:
<-TagName->
+ تاریخ | جمعه 24 شهريور 1391برچسب:,ساعت | 22:45 نویسنده | ღZAHRAღ |

 

 

ساکت نيستم...


لبهايم هم نسوخته است...


تنها...تمام ِ من... تاول زده...


از آشي که نخورده ام...!!!

 


برچسب‌ها:
<-TagName->
+ تاریخ | پنج شنبه 22 شهريور 1391برچسب:,ساعت | 23:28 نویسنده | ღZAHRAღ |


 

باید بدجنس باشی...تا عاشقت باشن...


باید خیانت كنی...تا دیوونه ات باشن...



باید دروغ بگی...
تا همیشه تو فكرت باشن...



باید هی رنگ عوض كنی...!


برچسب‌ها:
<-TagName->
+ تاریخ | سه شنبه 21 شهريور 1391برچسب:,ساعت | 1:26 نویسنده | ღZAHRAღ |

 

در زیر باران ...



به درخواست چتر هم ... جواب رد میدهم ...



می‌خواهم ... "تنهاییم" را ... به رخ این هوای دو نفره بکشم ..
.!


برچسب‌ها:
<-TagName->
+ تاریخ | سه شنبه 21 شهريور 1391برچسب:,ساعت | 1:13 نویسنده | ღZAHRAღ |

بگو چقدر باید بگذرد؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

 

تا من....

 

در مرور خاطراتم

 

وقتی از کنار تو رد می شوم

 

      تنم نلرزد........

 

      بغضم نگیرد?!!!.......


برچسب‌ها:
<-TagName->
+ تاریخ | دو شنبه 20 شهريور 1391برچسب:,ساعت | 1:57 نویسنده | ღZAHRAღ |

چوپان قصه ما دروغگو نبود.....

 

او تنها بود و از فراق تنهايي فرياد گرگ سر مي داد...

 

اما افسوس كسي تنهايي او را درك نكرد و همه در پي گرگ بودند...

 

و در اين ميان فقط گرگ فهميد كه چوپان تنهاست...!

 


برچسب‌ها:
<-TagName->
+ تاریخ | دو شنبه 20 شهريور 1391برچسب:,ساعت | 1:47 نویسنده | ღZAHRAღ |

 

پنجره ها کلافه اند

 

از سنگینی ِ نگاه ِ منتظرم


اگر نمی آیی،


این قدر پنجره ها را زجر ندهم


چشم هایم به جهنم !!!


برچسب‌ها:
<-TagName->
+ تاریخ | دو شنبه 20 شهريور 1391برچسب:,ساعت | 1:32 نویسنده | ღZAHRAღ |

 

اين روز ها جاي خالي تو را با عروسكي پر مي كنم.

 

همانند توست:مرا دوست ندارد ، احساس ندارد

 

اما هر چه هست دل شكستن بلد نيست...!


برچسب‌ها:
<-TagName->
+ تاریخ | شنبه 18 شهريور 1391برچسب:,ساعت | 14:13 نویسنده | ღZAHRAღ |

دلگير نشو از آدمها  نيش زدن طبيعتشونه

سالهاست به هواي باراني مي گويند خراب...!


برچسب‌ها:
<-TagName->
+ تاریخ | شنبه 18 شهريور 1391برچسب:,ساعت | 14:8 نویسنده | ღZAHRAღ |

دنیا را هم که داشته باشی

 

باز هم دلت میخواهد

 

بعضی وقت ها

 

فقط بعضی وقت ها ...

 

برای یک لحظه هم که شده

 

تمـــــــــــــام دنیای یک نفر باشی !!!

 

 

 


برچسب‌ها:
<-TagName->
+ تاریخ | جمعه 17 شهريور 1391برچسب:,ساعت | 1:10 نویسنده | ღZAHRAღ |

رفت از آغوشم چه راحت

 

و باز منم تنها و خاموش چراغم

 

چه بی اعتنا رفت...

 

نفهمیدم حس من واسش یه تفریحه...!


برچسب‌ها:
<-TagName->
+ تاریخ | جمعه 17 شهريور 1391برچسب:,ساعت | 1:6 نویسنده | ღZAHRAღ |

 

وقتی خواستن ها بوی شهوت میدهند

 

وقتی بودن ها طعم نیاز دارند

 

وقتی تنهایی ها بی هیچ یادی از یار با هر کسی پر میشود

 

وقتی نگاه ها هرزه به هر سو روانه میشود

 

وقتی غریزه احساس را پوشش میدهد

 

وقتی انسان بودن آرزویی دست نیافتنی میشود


دیگر نمی خواهمت...نه تو را و نه هیچ کس دیگر را . . .!

 


برچسب‌ها:
<-TagName->
+ تاریخ | پنج شنبه 16 شهريور 1391برچسب:,ساعت | 23:53 نویسنده | ღZAHRAღ |

خـیـلـی سـخـته...

دلـت بـودنـش رو بـخـواد . . .

ولـی بـه نـبـودنـش عـادت کـنـی...!


برچسب‌ها:
<-TagName->
+ تاریخ | پنج شنبه 16 شهريور 1391برچسب:,ساعت | 23:51 نویسنده | ღZAHRAღ |

سنگ،کاغذ، قیچی... 

 

 

کدام باشم از تو برده ام دنیا؟سنگ باشم؟یا قیچی کنم

 

 

بشکنم یا جدا کنم...کاغذ باشم که تو بنویسی و من اجرا کنم؟

 

 

آخ دنیا...آه دنیا...با من هم بازی نشو...!


برچسب‌ها:
<-TagName->
+ تاریخ | پنج شنبه 16 شهريور 1391برچسب:,ساعت | 17:48 نویسنده | ღZAHRAღ |

نه پیشانی من به لبهای تو رسید


نه لیاقت تو به احساس من


چیزی به هم بدهکار نیستیم ؛ هر دو کم آوردیم...!

 

 


برچسب‌ها:
<-TagName->
+ تاریخ | پنج شنبه 16 شهريور 1391برچسب:,ساعت | 17:38 نویسنده | ღZAHRAღ |

صفحه قبل 1 ... 5 6 7 8 9 ... 12 صفحه بعد